Quantcast
Channel: چی بگم
Browsing all 11 articles
Browse latest View live

وارونه

آدم که دیوانه شده مین را بکارد در زمین گندم بدزدد  از بهشتعشق را خنثی می کند ‼ بیچاره ابنای بشر دنیایی وارونه شده

View Article



منم جنازه ی قتلی که ارتکاب کنی

منم جنازه ی قتلی که ارتکاب کنیاگربه قدر جنایت مرا حساب کنیمنی که مرده ام هر شب پس از نیامدنتخدا کند که مرا هم تو انتخاب کنیبیا که کشتن من مثل یک پشه ساده استبرای کشتن من کافیه شتاب کنی[ادامه مطلب را در...

View Article

خدایی که ...

لابلای دویست همشهریدختری با دو شاخه ارکیدهساکن شهرکی که آشفتهکوچه پس کوچه ایی که گندیدهآدمک های گیج و وا رفتهچهره های عبوس و ژولیده[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

View Article

خطر اصلی (طنز)

پسری گفت پدر را چه کنم ای پدر از درد خماری که شدم عاشق یاری، قد رعنای نگاری که چو او نیست غزالی، و پری چهره ای عالی که ندیدی به خیالی، و نجویی به محالی و نگویی به مثالی؛ ولی افسوس به حالم که نیاید به...

View Article

یار اشرار (ویرایش آخر)

نموده با دو چشم سبز اوباشدرونم اغتشاشات فروپاشزده آتش دکان دین و ایمانبه ابروی کمان و تیر مژگانمرا بیچاره کرده کینه ی اودونرم کودتاگر سینه ی او[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

View Article


نقاش ازل

ترا روز ازل که او کشیده چقدر با دقت و نیکو کشیده بشر را آفرید و آفرین گفت ترا تا دیده یا من هو کشیده چنان از گونه هایت مست کرده که جای لب گل شب بو کشیده[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

View Article

شیر شکارگه

شبی تاریک در طویله ای دور، خر این قصه هم به خانه رسیدولی تا  در را گشود و داخل شد، سایه ای را میان آخور دیدبه هوار آمدش که هوی چخه، برو  بیرون ببینم ای سگ زرد این طویله برای سگها نیست،  فهمیدی یا حالیت...

View Article

تصور کن که من باشی

نمی گویم که ای دادارکمی از بار من بردارفقط یک آن می گویمخودت را جای من بگذارتصور کن که من باشی!نه اینکه مرد و زن باشیتقبل کن که از جنسیبه نام هم وطن باشی[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

View Article


می خندم

دوش وقتی که ملائک در میخانه زدند به ملکهایی به این با نمکی می خندمچونکه در واقعیت «نیست کسی یار کسی»وقتی در خواب ببینم ملکی می خندم هی ترک می خورد این خانه ویرانه من هی به ویرانی چرخ و فلکی می خندم از...

View Article


ای مسیرت به کاخ سعد آباد

کوچه هایی که حیف بن بستندعین قلب تو سفت و در بستهقامت تو به حد رعناییمثل برجی بلند، برجستهتپه های ولنجک و درکهسینه هایت که معدن سنگندگیسوانِ به شانه مواجتآبشاری روانه از دربند [ادامه مطلب را در اینجا...

View Article

استاد دزدی

روزگاران قدیم در شهری دورپادشاهی بود در حال عبوردید دزدی را اسیر شحنه ها دست بسته پیش رویش از قضاگفت او را: "سارق ملعون پستخانه ات ویران باد از پای بست [ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

View Article
Browsing all 11 articles
Browse latest View live




Latest Images